کتاب امکان دینی ترجمه سید مهدی سجادی محتوایی بسیار نزدیک به کتاب لودویگ ویتگنشتاین ترجمه مصطفی ملکیان دارد چراکه در هر دو کتاب بحث بر سر اعتبار اندیشه دینی هست بدین معنی که آیا معرفت دینی یک معرفت حقیقی هست یا نه؟ به عبارت امروزی یک باور صادق موجه هست؟

کتاب ویتگنشتاین که توسط آقای ملکیان ترجمه شده است با وجود قلم روان مترجم، در برخی از موارد فهم سختی دارد یعنی آدم را پس می زند و باید چندین بار مطلب را از نو از سر بگیری تا مطلب را دریابی البته علتش هم به نظرم این هست که بیان اندیشه های ویتگنشتاین در چنین کتاب کوچکی چندان راحت نیست و کار نویسنده کتاب هم کار دشواری بوده چرا که قصد دارد در مورد همان قسمت از اندیشه ویتگنشتاین صحبت کند که خود ویتگنشتاین آن بحث را نشان دادنی و نه صحبت کردنی می داند وگر نه درک دو نظریه تصویری معنا (استعمال) و نظریه استعمال را به طور حداقلی می توان درک کرد.

کتاب دوم که پژوهشی فلسفی در امکان تربیت دینی هست قصد دارد این مطلب را مورد سنجش قرار بدهد که معرفت دینی یک طبقه معرفتی یا یک نظام معرفتی هست یا نه؟ باز هم نویسنده سعی می کند این سنجش را بر پایه اندیشه ویتگنشتاین انجام بدهد ولی باز هم به علت مشکل بالا خوانش کتاب دشواره و ترجمه هم ترجمه خوبی از آب در نیامده و تا انتها خواندن کتاب یک یک مقدار دشوار هست.

به طور کلی در اندیشه دوره اول ­ ویتگنشتاین یعنی نظریه تصویری معنا ویتگنشتاین به علت این که اندیشه دینی را فاقد تصویر و وضعیت امور ممکن می داند، صحبت در مورد این اندیشه را ممکن نمی داند بلکه آن را نشان دادنی می داند. حلقه وین بر اساس این گفته ویتگنشتاین برداشتی می کنند که هر امر فاقد تصویری را رد و اندیشه دینی را هم مطرود می کنند در حالی که خود ویتگنشتاین این اندیشه را بسیار مهم می داند از این جهت که نمی شود در موردش صحبت کرد.

در اندیشه دوره دوم ویتگنشتاین، شاهد این هستیم که ویتگنشتاین قصد دارد در مورد اندیشه دینی صحبت کند و آن را از دایره امور ناشناخته خارج کند و عدم درک هر فردی را ناشی از ناآشنایی فرد از دایره این اندیشه بداند و در این دوره است که می شود در مورد اندیشه دینی صحبت کرد و فقط نیاز است وارد دایره این اندیشه شد و روح این اندیشه را درک کرد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها